vasael.ir

کد خبر: ۱۶۱۹۱
تاریخ انتشار: ۱۱ فروردين ۱۳۹۹ - ۱۸:۳۴ - 30 March 2020

یادداشت | روش‌های تربیتی در سیره امام سجاد

وسائل ـ تربیت اسلامی یکی از اساسی‌ترین بخش‌های معارف اسلامی، فلسفه بعثت رسولان و مهم‌ترین وظیفه اولیای الهی است. بهترین روش‌های تربیتی برای رسیدن به اهداف و اصول تربیت دینی در سیره پیشوایان دین یافت می‌شود.

به گزارش خبرنگار وسائل، انسان، مستعد اتصاف به همهٔ کمالات است.یادداشت| روش‌های تربتی در سیره امام سجاد وصول به آنها در گرو تربیت صحیح می‌باشد و برای رسیدن به هدف والای قرب الی اللّه، باید بهترین شیوه‌ها را انتخاب کرد.

به یقین، برترین روش‌ها که مبتنی بر شناخت حقیقت انسان و همه ابعاد وجودی اوست، تنها در کلام و سیره انسان‌های کامل در هر عصر و زمان جستجو می‌شود و چنین انسان‌هایی برای همه عصرها و زمان‌ها جز معصومان کسی نیست.

در این نوشتار به طور اختصار به روش‌های تربیتی امام سجاد علیه السلام می‌پردازیم.

 

تعریف روش تربیتی

روش (شیوه) به معنای طریقه، اسلوب، راه یا منوال است و در اصطلاح علوم تربیتی، شیوه‌هایی است که با استفاده از آنها، فرد می‌تواند تعلیمات و معارف حق و اخلاق پسندیده را در خود یا دیگری پیاده کرده و عمق بخشد و ناپاکی‌ها را از صفحه دل و روح خود یا دیگری بزداید.

 

روش تربیتی عفو

عفو از ارزش‌های والای انسانی و دینی و مورد تأکید اسلام بوده و آثار مثبت فراوانی در زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد. سلامت روانی و جسمانی، آرامش و آسایش، برکت و فزونی روزی، تبدیل دشمنی به دوستی و ... از آثار عفو است.

 

تعریف عفو

«اَلعفو هو التّجاوز عن الذُّنوب و مَحْوها عن العبد»؛ عفو، گذشت از گناهان و محو آثار آن از بنده می‌باشد. بخشش، عبارت است از تغییر ارادی و آگاهانه و آزادانه قلبی، و نتیجه موفقیت آمیز کوشش فعال برای جایگزینی افکار بد با اندیشه‌های خوب، و تندی و عصبانیت با احساس ترحّم و شفقت. و بخشودن عبارت است از غلبه بر احساسات منفی (کینه، عصبانیت) و جایگزینی آن با احساسات مثبت.

عفو در متون اسلامی عبارت است از فرانگری به بافت رنجش، ملاحظه محدودیت‌های فردی و نوعی انسان‌ها و با توجه به آنها رفتار خاطی را معنا دادن و تفسیر نمودن، و خود را فردی از نوع انسان ممکن الخطا دیدن، که در شرایطی ممکن است به گذشت نیاز داشته باشد و احساس هم‌دردی با خاطی و گذشت از اشتباه او که با انگیزه آرامش روانی، بهبود روابط با خاطی و رشد و پرورش او، یا جلب رضایت خداوند صورت می‌گیرد.

 

عفو در گفتار امام سجاد

یکی از اوصاف خداوند «عَفُوّ» است، و امام (علیه السلام) خداوند را با این نام می‌خواند و تقاضای بخشش خویش را می‌نماید: «… اَنْتَ الّذی سَمَّیتَ نفسک بِالْعَفُوّ فَاعْفُ عَنّی…» ای خداوندی که خود را بخشاینده نامیدی مرا عفو کن.

خداوند اولین مربّی است که با بخشش اولین متربّیان خویش، یعنی آدم و حوّا، «عَفُوّ» نامیده شد، و از این رو، عفو و گذشت در مقام تربیت، قدمتی هم‌سان با خلقت انسان دارد. امام (علیه السلام) این نکته را می‌آموزند که عفو نقطه امید همه انسان‌های خطاکار در طول تاریخ بوده است، و جریان تکامل و تربیت نفس انسانی تنها در گرو گذشت خداوند از گناهان فرد، و انسان‌ها نسبت به یکدیگر می‌باشد.

 

درخواست بخشش از خداوند متعال

امام سجاد (علیه‌السلام) در دعاهایی که از ایشان رسیده است نحوه طلب آمرزش از خداوند را آموزش می‌دهند. حضرت در بخشی از دعای خود می‌فرمایند: «ای پروردگار من، که فضل بی‌پایان و بردباری عظیم تو برتر از آن است که من‌را با گناهانم مقایسه نمایی، از من درگذر، از من درگذر، از من درگذر ...». در این فراز حضرت با ذکر صفات پروردگار و رحمت و حلم بی‌پایان او به گناه‌کاران امید می‌دهد که هرگز از لطف پروردگار مأیوس نشوند و در راه رشد و تربیت به مسیر خود ادامه دهند.

حضرت زین‌العابدین (علیه‌السلام) در فراز دیگری می‌فرماید: «بار الها اگر بخواهی ما را عفو کنی این از فضل و رحمت توست و اگر بخواهی ما را کیفر دهی بر اساس عدالت است. ای کسی‌که از همه اغنیا بی‌نیازتری، هم‌اکنون ما بندگان در پیش‌گاه تو حاضریم و از همه نیازمندان نسبت به عفو تو محتاج‌تر هستیم. پس ناداری ما را با وسعت خود جبران فرما و امید ما را با دریغ نمودنت قطع مگردان». در این فراز نیز حضرت در مقام هدایت به مسلمانان می‌آموزند که مؤمن می‌بایست در نهایت تواضع، خطایش را بپذیرد و از آن نادم باشد و سپس با اعتراف به این که خداوند بی‌نیاز مطلق است از او درخواست عفو نماید.

در این فراز، امام در مقام هدایت و ایجاد بینش در متربّی هستند. امام می‌آموزند که متربّی متواضعانه در برابر مربّی باید خطایش را بپذیرد و از آن نادم باشد. از نظر ایشان، عفو و گذشت با همه ارزشی که دارد، اما در مقام تربیت، متربّی نباید خطایی را تکرار کرده و همیشه انتظار بخشش مربّی را داشته باشد، بلکه مربّی می‌تواند بنا بر تشخیص خویش، متربّی را عفو کند یا اگر به تربیت متربّی مضّر باشد گذشت نکند. امام (علیه السلام) در اینجا به عنوان متربّی از خداوند متواضعانه طلب بخشش می‌کند، اما می‌فرماید: اگر خداوند عفو نکند و عذاب نماید، این مطابق عدالت اوست.

 

عفو و گذشت متقابل زوجین و تحکیم بنیان خانواده

با توجه به این نکته که انسان‌ها دارای روحیات و رفتارهای متفاوتی هستند طبیعتاً در تعامل با یکدیگر نیز اختلاف‌ نظر خواهند داشت. با در نظر گرفتن این نکته و اینکه زن و مرد علاوه بر تفاوت‌های جسمی و فیزیولوژی دارای تفاوت­ های روحی و عاطفی هستند، طبیعتاً در زندگی مشترک به اختلافاتی برخورد می‌کنند.

همسر عاقل «کسی است که گذشت و بردباری دارد و با بهانه‌های کوچک و جزئی زندگی را متلاشی نمی‌سازد». از دیدگاه قرآن کریم عفو و گذشت زن و مرد زمانی موجب از بین رفتن اختلافات و آکنده شدن فضای خانواده از مهر و محبت می‌گردد که ناشی از دو راهبرد مودت و رحمت باشد.

«وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّهً وَرَحْمَهً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ» (الروم/۲۱) [و از نشانه‌های او اینکه از [نوع] خودتان همسرانی برای شما آفرید تا بدان‌ها آرام گیرید و میانتان دوستی و رحمت نهاد. آری در این [نعمت] برای مردمی که می‌اندیشند قطعاً نشانه‌هایی است.

مودت مدنظر قرآن که موجب تحکیم خانواده می‌شود با محبت و احساس عاطفی، اندکی تفاوت دارد. بدین معنی که مودت شامل احساس محبت آمیزی است که جنبه بروز و فرصت عملی نشان دادن عشق و علاقه به همسر را فراهم می‌کند و از خود گذشتگی و عفو در رحمت نسبت به مودت از جنبه تکاملی و درجه وجودی بیشتری برخوردار است.

به نظر می‌رسد زمانی که زوجین به هم علاقه بیشتری دارند و درگیر تبادل روابط عاشقانه بسیار قوی و محکمی هستند اختلاف کمتری پیش می‌آید زیرا بنا بر روایت پیامبر اسلام(ص) این مودت مانند حبل متینی است که رشته‌های آن به‌صورت محکم در هم‌ پیچیده و تنیده شده‌اند. طبیعتاً در این دوران گذشت، جزء لاینفک این علاقه و محبت عملی است.

اما رحمتی که مدنظر قرآن است محل تجلی گذشت و ایثار و از خود گذشتگی است. در اصطلاح، رحمت فراتر از دوستی است، بلکه فداکاری و از خود گذشتگی از لوازم آن است. با این دیدگاه مودت سرچشمه محبت و رحمت، کمال مودت است. به‌عبارت‌دیگر مودت دو سویه است ولی رحمت، یک‌جانبه و ایثارگرایانه است.

 

روش تربیتی تغافل/ معنای تغافل

تغافل، یعنی انسان چیزی را بداند و از آن آگاه باشد ولی با اراده و عمد، خود را غافل نشان دهد و وانمود کند که از آن آگاه نیست. تغافل در فقه اسلامی تحت عنوان «اصل صحّت» مورد توجه قرار گرفته است؛ بدین معنا که عمل مسلمان درست است و اگر احتمال نادرستی در آن رود نباید به چنین احتمالی اعتنا نمود، چه رسد به اینکه بخواهیم تجسّس نماییم تا موجب کشف مفسده در دیگران شود.

تغافل در رابطه تربیتی بین مربّی و متربّی به این معناست که پس از آنکه خطای متربّی مسلّم گشت، در مرحله اول وقتی خطا ناچیز باشد، مربّی باید به گونه‌ای عمل کند که گویا از هیچ چیز خبر نداشته است.

 

شیوه تغافل در کلام امام چهارم

روش تغافل مربّی از خطاهای متربّی، در کلمات امام (علیه السلام) به دو نوع قابل تقسیم است: 

الف ـ چشم پوشی خداوند از گناهان بندگان: خداوند که مربّی همه بندگان است، با پوشیدن عیوب بندگان و رسوا نکردن آنها سعی در تقربّ آنان به خویش دارد. در قرآن کریم، این روش مورد تأیید قرار گرفته است؛ زیرا وقتی منافقان به قصد طعنه و اذیت، پیامبر (صلی الله علیه و آله) را «اُذُن» می‌خوانند، خداوند از گوش شنوا و صفت پرده پوشی پیامبر که می‌خواهد از این راه منافقان را هدایت فرماید، با عنوان «اُذُنِ خیر و «رسول رحمت» تعبیر فرموده است. بنابراین، قبول توجیه‌های متربّی از سوی مربّی، زیرکی مربّی را خدشه دار نمی‌کند، بلکه مایه بزرگواری مربّی است.

امام زین العابدین (علیه السلام) در دعای ابوحمزه خداوند را به عنوان مربّی توصیف فرموده است که از گناهان او حلم و تغافل نموده، به نحوی که اصلاً گناهی مرتکب نشده است: «والْحمدُلِلّه الّذی یحْلُمُ عَنّی حَتّی کاَنّی لا ذَنْبَ لی.» در اینجا امام (علیه السلام) با لسان دعا، روش تربیتی تغافل را به همه مربّیان آموزش می‌دهند؛ چراکه وقتی خداوند برای اصلاح رفتار بندگان از خطاهایشان تغافل می‌فرماید، پس تمامی بندگان در مقام تربیت باید به این نحو عمل نمایند.

ب ـ تغافل انسان‌ها نسبت به یکدیگر: از نظر امام (علیه السلام)، تغافل علاوه بر آنکه در تربیت ضروری است، یکی از اصول مهم اجتماعی زندگی آرام و خالی از دغدغه و وسیله سامان یافتن امور دنیایی جامعه انسانی است. از این رو، امام (علیه السلام) در وصیت به فرزندشان در اهمیت تغافل فرموده است:

«وَاعْلَمْ یا بُنَی انَّ صَلاحَ الّدنیا بِحَذافیرِها فی کلِمَتَینِ اِصلاحُ شَأنِ الْمَعاشِ مِلْؤُ مِکیالٍ ثُلُثاهُ فِطْنةٌ و ثُلْثُهُ تَغافُل، لاِنّ الاْنسانَ لا یتَغافَل اِلّا عنْ شیء قَدْ عَرَفَهُ فَفَطِنَ لَهُ»؛ فرزندم! همانا سامان یافتن همه امور دنیا در دو کلمه خلاصه می‌شود؛ اصلاح و تأمین معاش زندگی همچون پُری پیمانه‌ای است که دوسوم آن به هوشمندی و یک سوم آن به چشم پوشی است؛ زیرا انسان تغافل نمی‌کند، مگر از چیزی که آن را می‌شناسد و آگاهی دارد. امام با بیان اهمیت تغافل و فواید آن، درصدد تحریک و تشویق به این روش هستند و ما را به این طریق هدایت می‌کنند.

 

تغافل در سیره امام سجاد

در سیره امام (علیه السلام) نیز دیده می‌شود که با روش تغافل می‌توان رفتار ناشایست متربّی را نادیده گرفت تا از این طریق، عزّت او حفظ شده و از ادامه رفتار نادرست او جلوگیری شود؛ زیرا اگر احساس عزت متربّی زایل شود، او با بی باکی تمام خطاهای بیشتری را مرتکب خواهد شد. ابن شهرآشوب می‌گوید:

«وَاسَتطالَ رجلٌ عَلی عَلی بن الحسین ـ عَلیهماالسَّلام ـ فَتَغافَلَ عَنه، فقالَ لَهُ الرَّجُلُ: اِیاک اَعْنی؟ فقالَ لَهُ عَلیبن الحسین (علیه السلام) وَ عَنک اُغْضی»؛ مردی حضرت را دشنام گفت. امام (علیه السلام) چشم پوشی (تغافل) نمود. مرد گفت: با تو هستم! امام پاسخ دادند: از [سخن] تو چشم پوشی می‌کنم.

به دلیل آنکه امام حجت و الگوی عمل برای ما است، به کارگیری روش تغافل برای همه مربّیان اسوه است تا از این طریق با حفظ احترام متربّی، او را به تربیت صحیح سوق دهند. انسان‌ها دوست ندارند دیگران از خطای آنان مطلع شوند. انسان، خواهان کرامت و عزّت نفس خویش است، پس نیازمند آن است که جامعه با نگرشی مثبت با او برخورد کند.

آگاهی دیگران از خطای او نگرش او را خدشه دار می‌کند، و اگر گناه او آشکار شود خطرناک‌ترین لحظه در زندگی فرد (متربّی) است؛ چراکه او دیگر از فرو پوشیدن خطای خویش بیمی ندارد و از بر ملاشدن آن ابایی ندارد. در چنین وضعی، مربّی تنها با تغافل می‌تواند از انحراف بیشتر متربّی جلوگیری کرده و او را در مسیر تربیت صحیح قرار دهد. بنابراین، تغافل به عنوان شیوه تربیتی در کلمات و سیره امام سجاد (علیه السلام) برای هدایت و تربیت افراد مورد استفاده قرار گرفته است.

 

روش تربیتی یادآوری نعمت‌ها

یکی دیگر از روش‌های تربیتی، شیوهٔ یادآوری نعمت‌هاست که مبتنی بر اصل تذکر می‌باشد. اصل تذکر بیانگر آن است که گاهی باید فرد را به آنچه علم دارد یادآور ساخت، چراکه انسان دچار غفلت از گذشته خویش می‌گردد. در این روش سعی بر آن است که آدمی با خویشتن روبه‌رو شود و به خود بنگرد و حلاوت نعمت‌هایی که به او ارزانی شده را بچشد. در قرآن کریم نمونه‌های زیادی از یادآوری نعمت‌ها در زندگی فردی دیده می‌شود، آنجا که به پیامبرش می‌فرماید:

«... ألَم یَجِدکَ یَتیماً فَئاوَی وَ وَجَدَکَ ضآلاًّ فَهَدی وَ وَجَدَکَ عَآئِلاً فَأغنی فَأمَّا الْیَتیمَ فَلا تَقهَر وَ أمّا السّآئِلَ فَلاَ تَنهَر وَ أمّا بِنعمةِ ربّکَ فَحدّث» و همچنین در حیات اجتماعی نیز نعمت رهایی از ضلالت، تفرقه، خودبینی و ... را متذکر شده است:

«... واعْتَصِمُوا بِحَبْل اللهِ جَمیعاً وَلاَ تَفَرّقُوا وَاذکُرُوانِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُم إذ کُنتُم أعدَآءً فَألَّف بَینَ قُلُوبِکُم فَأصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إخْواناً وَکُنتم عَلی شَفا حُفرَةٍ مّنَ النّار فَأنقَذکُم مِنّها کذلکَ یُبیّنُ الله لَکُم ءایتهِ لَعلّکُم تَهتدُون».

روش یادآوری نعمت‌ها در کلام امام سجاد (علیه السلام):

امام سجاد (علیه السلام) در دعای شکر، نعمت‌های الهی را یادآوری می ­فرماید: والحمدلله الّذی أختارلنا محاسنَ الخلق و اجری علینا طیّبات الرّزق؛ ستایش مخصوص خداوندی است که محاسن و زیبایی‌های خلقت را برای ما برگزید و همچنین روزی‌های طیّب و پاکیزه را در این عالم برای ما به جریان انداخت.

امام (علیه السلام) در فرازهای دیگر دعا با ذکر نعمت‌های زیر به ستایش خداوند می‌پردازد: والْحمدُلله علی ما عرّفنا من نفسه، والهمناه من شکره، و فتح لنا من ابواب العلم بربوبیّته و دلّنا علیه من الإخلاص له فی توحید، و جنّبنا من الإلحاد والشّکّ فی أمره ...، والْحمدُلله الّذی دلّنا علی التّوبه.

 

نعمت‌های یادآور در این کلام امام (علیه السلام) عبارت است از: شناخت خدا، اخلاص در توحید، دوری از شرک و الحاد، هدایت به سوی توبه. امام (علیه السلام) در دعای ابوحمزه نیز یادآور نعمت‌ها می‌گردد و در فرازی از دعا چنین می‌فرماید: أینَ عطایاکَ الفاضلةَ أینَ مواهِبُک الهنیئة؛ خداوندا کجاست نعمت ­های گوارا و بزرگواری بی حد تو.

در جمله‌ای دیگر، امام (علیه السلام) اعمال انسان‌ها را در مقایسه با نعمت‌های الهی بسیار ناچیز دانسته و می‌فرماید: وما قدرُ اَعمالِنا فی جَنبِ نِعمِک؛ ارزش کارهای ما در قیاس با نعمت‌های تو ناچیز است.

اثر تربیتی این روش آن است که مربّی غفلت فرد یا جمع را با یاد آوردن نعمت‌هایی که در گذشته به متربّی یا متربّیان اعطا شده می‌زداید و در او شور و رغبت تازه‌ای برای عمل به وجود می‌آورد. همچنین مربّی باید خوشی‌ها و سختی‌های زندگی مترّبی را در خاطر او زنده کند، تا وی را برای به ثمر رساندن نعمت‌هایی که در اختیار اوست، فرا خواند و به راه اندازد./702/422/ح

 

تهیه و تنظیم: محرم آتش افروز

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
آخرین اخبار
اوقات شرعی
۱۲ / ۰۲ /۱۴۰۳
قم
اذان صبح
۰۴:۴۲:۱۴
طلوع افتاب
۰۶:۱۵:۳۷
اذان ظهر
۱۳:۰۴:۰۲
غروب آفتاب
۱۹:۵۱:۴۶
اذان مغرب
۲۰:۰۹:۴۹